این سوالی بود که من هم از خودم پرسیدم. ما هم در ابتدای کار روشهای مختلف برای پیشرفت رو امتحان کردیم (هر کسی باید این کار رو انجام بده). جواب این سوال تا حد زیادی بستگی به شرایط استارت آپ شما داره. من تجربه خودم رو از دنبال کردن این مسیر می نویسم، تا بتونه تا حدی به دیگران کمک کنه.
ما تقریبا در هر شتابدهنده ای که به نظرمون به درد بخور بود نام نویسی کردیم (به نظر من سه تاشون در مجموع ارزش امتحان کردن داشتن، بقیه کمک زیادی نمی تونستن بکنن). این رو هم اضافه کنم که در مجموع از این سه تا ما در یکی قبول شدیم و دوتای دیگه ما رو رد کردن. البته بعد از کمی تحقیق بیشتر در مورد اونی که ما قبول کرده بود، تصمیم گرفتیم باز اونجا هم ادامه ندیم.
شتابدهنده ها چطور به استارت آپ کمک می کنن؟
بزرگترین چیزی که شتابدهنده به استارت آپ میده جاست. زمانی که ما برای مصاحبه می رفتیم و می گفتیم که خودمون دفتر داریم، من توی صورت مصحابه شونده تعجب رو میدیدم. در واقع خود شتابدهنده ها تا حدی میدونن که در صورتی که شما در محل اونا کار نکنید کمک زیادی نمی تونن بهتون بکنن. پس اگه مثل ما دفتر دارید، شاید شتابدهنده کمک خیلی زیادی برایتون نباشه.
البته شتابدهنده ها به استارت آپ کمک مالی هم می کنن، اما این کمک مالی اونطوری که فکر می کنید نیست. در واقع وسواس زیادی برای پرداخت وجود داره. شما اول باید محل هزینه رو مشخص کنید و بعد از شتابدهنده تائید بگیرید تا بهتون پول بدن. اینکه فک کنید یه دفعه 20 میلیون پول می گیرید و می رید یه سال واسه خودتون می چرخید و ضرری هم نکردید اصلا اتفاق نمی افته. در واقع شتابدهنده ها تا اونجایی که من دیدم حقوقی به بنیانگذار نمی دن، شما در تمام مدت کار باید کاملا رایگان کار کنید. البته این موضوع طبیعی هم هست، اگه اونکارو می کردن همه می اومدن با ریسک شتابدهنده یه کار راه بندازن بعدم که نمیشد مثل کارمند پولشون رو می گرفتن و می رفتن. طبیعتا شتابدهنده همه چیز رو طوری می چینه که شما ریسک شکست بالایی داشته باشی تا تمام تلاش رو برای پیروزی بکنی.
چیز دیگه ای که خیلی معمولا در موردش صحبت میشه، چیزیه به نام “منتورینگ” (من اسم منتورینگ رو که می شنوم معمولا حس بدی پیدا می کنم). منتورینگ یعنی کسی میاد و در مورد روند کار به شما راهنمایی میده. البته تا جایی که من در این جلسات دیدم منتورینگ در شرایطی که الان انجام میشه اصلا موثر نیست. معمولا کلاسهای منتورینگ یکی از دو حالت زیره:
1 – یه آدم تخصصی که تجربه تئوری بالایی داره میاد و کلی در مورد روند انجام کار و نحوه طراحی مدل کسب و کار و این چیزا به شما میگه. این اطلاعات معمولا خیلی غیر کاربردی هستن. در واقعیت نیازهای شما معمولا سطح پایین تر از این موارده. این طور افراد معمولا اسم و رسم خیلی بالایی هم برای خودشون توی همین جلسات درست کردن و از نگاه بیرونی خیلی حرفه ای به نظر میان اما حتی اگه اطلاعات قابل قبولی هم داشته باشن، به سادگی به همه نمیدن.
2 – یه ادم پیشکسوت میاد و چند ساعت نصیحتتون میکنه. این کار رو در واقع پدر خود من هم به صورت رایگان برام انجام میده. پیشکسوت ها معمولا خیلی کلی صحبت می کنن. چیزایی که بهش اشاره می کنن تنها در تجربه شخصی خودشون صدق پیدا می کنه پس مگر اینکه دقیقا هم رشته استارت آپ شما باشن نمی تونن کمک زیادی بهتون بکنن.
نکته نهایی و بسیار منفی در مورد شتابدهنده ها اینه که شما در نهایت باید به صورت یه شرکت ثبت بشید. ثبت شرکت چیز بدی نیست، اما اینکه فکر کنید اداره مالیات قبول می کنه که شما هنوز به درآمد نرسیدید یا هنوز یه استارت آپ ضعیف هستید رو از ذهنتون خالی کنید. ثبت شدن یعنی شما باید هزینه های جانبی خیلی زیادی پرداخت کنید و درگیر کاغذ بازی های اداری بشید که در ابتدا ساده به نظر میان اما در طول زمان خیلی از تمرکز شما رو از کار اصلیتون می گیرن.
چیزی که واقعا شتابدهنده ها به شما می دن!
به نظر من چیزایی که بالا گفتم خیلی ارزشمند نیستن. در واقع هزینه گرفتن یه جا یا راه انداختن استارت آپ اونقدر زیاد نیست، که الزامی به استفاده از اونا به شما بده. اما شتابدهنده ها در لایه های زیرین کارای خیلی خیلی مفیدتری هم می تونن انجام بدن. اولینش برندینگه، شتابدهنده های معروف (همون دو-سه تای خوبش) شناخته شده هستن. وقتی شما وارد چرخه اونها می شید در واقع میلیون ها تومن شما رو از نظر برندینگ جلو می ندازن چون توی چشم دیگران می یایید (این یه بعد منفی هم داره چون ایده شما توی تمرکز دیگران قرار می گیره و همه در مورد شکست و پیروزی شما قضاوت می کنن). کسایی که قبلا در زمینه برندینگ کار کرده باشن می دونن که برندینگ بسیار پر هزینه است، پس این موضوع شما رو خیلی جلو می ندازه.
شتابدهنده ها مثل یه کنکور عمل می کنن، در واقع فقط استارت آپ هایی که استانداردهای خاصی دارن میتونن وارد بشن. پس اگر بتونید وارد بشید در واقع سطح بالا تر از بقیه به چشم میایید. به ویژه در زمان گرفتن سرمایه (در صورتیکه میخواهید بگیرید)، سرمایه گذار اهمیت زیادی میده که شما آیا تونستید توی یه شتابدهنده پذیرفته بشید یا نه. اگر شده باشید شانس خیلی بهتری دارید تا اعتماد اون رو جلب کنید، چون میدونه اونقدر خوب بودید که شتابدهنده براتون هزینه کنه.
معمولا شتابدهنده ها اونقدری که ادعا می کنن روابط ندارن، اما ممکنه بتونن با کمی هماهنگی یه جاهایی معرفیتون بکنن. البته برطبق گفته چندتا از افرادی که وارد شده بودن، نباید خیلی زیاد روی این روابط حساب کرد. در واقع شما خودتون باید روابط رو برای خودتون ایجاد کنید.
در نهایت شتابدهنده به درد میخوره یا نه!؟
اگر میخواهید سرمایه بگیرید بهترین روش ورود به شتابدهنده است. اگه تونسته باشید وارد بشید، در واقع شانستون حداقل دو برابر شده. شتابدهنده میتونن تو بخش های مختلف گرفتن سرمایه مثل برآورد ارزش استارت آپ شما هم خیلی بهتون کمک کنن. اما اگر مشکلات فنی یا دانش و تجربه دارید، زیاد روی رفع اون از طرف شتابدهنده حساب نکنید. شتابدهنده ها کلا خودشون رو خیلی وارد جزئیات کار مشا نمی کنن، اگر هم بکنن احتمالا بیشتر گند می زنن تا کمک کنن. در مورد موارد اجرایی نهایتا این خودتون هستید که باید همه چیز رو انجام بدید.
اگر پول کمی برای راه اندازی کارتون دارید و میتونید یه دفتر کوچیک بگیرید، بهتره کار رو خودتون شروع کنید. البته اینطوری ممکنه کار براتون در زمینه گرفتن سرمایه سخت بشه. اما سرمایه خارجی هم اونقدری که فکر می کنید ریسک کارتون رو پایین نمیاره.
بهترین شتابدهنده از نظر من!
اول این رو بگم که آواتک ایده ما رو رد کرد، (گفت ایده شما تکراریه). اما با این وجود از نظر من اگه دنبال شتابدهنده هستید آواتک از همه بهتره. این رو از زمانبندی جلسات ارائه هم میشه فهمید (ما در یک شتابدهنده دو ساعت منتظر نوبت بودیم، در حالی که آواتک با پنج دقیقه تلرانس زمانبندی ارائه رو برگذار می کرد و منظم بود). از نظر روابط هم آواتک به صورت دورادور با کافه بازار آشنایی داره و اگه مثل ما در زمینه اپلیکیشن کار می کنید میتونه کمکتون کنه. در ضمن همه این شتابدهنده ها در نهایت مقدار مشخصی از سهم رو از شما میخوان پس بهتره برای رفتن توی بهترین تلاش کنید (این به این معنا نیست که بقیه افتضاحن ولی اواتک از بقیه بهتره).
Add comment