در این مطلب قصد دارم به طور خلاصه و مفید در رابطه با روند یادگیری یک زبان جدید توضیحاتی رو بدم که شاید به درد زبان اموزهای مبتدی بخوره.
کمی در مورد اهمیت روند یا مسیر یادگیری
پیش از هرچیز باید بدون که در یادگیری، گذشته میزان و مدت یادگیری، یک المان بسیار مهم دیگه هم وجود داره و اون مسیر یادگیریه. مسیر یادگیری یعنی شما دقیقا از کدام بخش شروع میکنید و به کدام سمت حرکت میکنید. به ویژه در مورد یادگیری زبان ها این مسیر یا روند یادگیری اهمیت خیلی زیادی داره.
زمانی که شما میخواید یک بسته کوچک از اطلاعات رو یاد بگیرید. اینکه از کجا شروع میکنید اصلا مهم نیست. مثلا برای یاد گرفتن یک شماره تلفن یا یک ادرس، یاد گرفتن مسیری نداره چون موضوع یادگیری مثل یک نقطه است، در اینجا فقط تکرار و زمان اهمیت دارن. اما وقتی حجم محتوا یا اطلاعات زیاد میشه، اینکه شما از کجا شروع میکنید و چطور اطلاعات رو یاد میگیرید خیلی اهمیت پیدا میکنه.
زبان رو از کجا شروع کنیم؟
- برای یادگیری هر زبانی چند بخش کلیدی وجود دارن که من از اونها شروع میکنم. چیزی که من بهش اشاره میکنم پایه ای ترین اطلاعاتی هستن که باید در روند یادگیری به خاطر داشت:
ساختار کلی زبان: هر زبان دارای یک سری مشخصه های عمومی و کلیه. مثلا اینکه زبانی که میخواید یاد بگیرید با چه الفبایی نوشته میشه (لاتین، عربی، سیلیریک و …) یا اینکه میزان ارتباط شکل نوشتاری و شکل گفتاری چقدره (ایا کلمات همونطوری که نوشته میشن خونده میشن یا نه)، ایا اسامی در این زبان جنسیت دارن، ایا کلمات مشخصه هایی خاصی دارن که نیاز به یادگیری داشته باشه یا نه. این اطلاعات به شما کمک میکنه پیش از شروع به یادگیری زبان دقیقا بدونید با چی طرفید و چه چیزهایی باید یاد گرفته بشن. - ضمایر و افعال اصلی: تقریبا همه زبان ها ضمایر شخصی دارن و ضمایر از پر کاربردترین کلمات در هر زبان هستن. یاد گرفتن ضمایر تقریبا ساده است و شکل معنایی اونها هم نسبتا ثابته. پس میتوانید اونها رو به سادگی یاد بگیرید و خیلی هم پرکاربرد هستن. در کنار اونها افعالی مثل “بودن” و “داشتن” هم در همه زبان ها پر کاربرد هستن (حداقل در زبان های هندی-اروپایی) پس یاد گرفتن این مجموعه با وجود اینکه زمان کمی میگیره اما کمک بزرگی به شما در فهم کلی از زبان میکنه.
- اعداد: اعداد یک مفهوم ثابت بین زبانی هستن که در هر زبان به شکلی نمایندگی میشن. پس یاد گرفتن اونها خیلی ساده است. مفهوم دو (2) در فارسی با مفهوم two در انگلیسی تفاوتی نداره. پس اگر اعداد رو یاد بگیرید خیلی ساده میتونید ازشون استفاده کنید. از همه مهمتر اینکه اعداد کاربرد خیلی زیادی هم دارن. اشاره به تاریخ، پول، تعداد و … همه با اعداد انجام میشه.
- کلمات پایه واقعی: مرحله بعدی یاد گرفتن کلمات پایه مرتبط با اشیا و موجوداته. منظور از کلمات واقعی، کلماتی هستند که به چیزهای قابل لمس نسبت داده میشن. مثلا کلماتی مثل کتاب، ماشین، لامپ و … این کلمات به یک مفهوم در دنیای واقعی اشاره میکنن پس در فارسی معادل دقیق دارن. مفهوم کتاب در انگلیسی تفاوت چندانی با کتاب در فارسی نداره پس یادگیری اون ساده تره.
- کلمات پایه انتزاعی و مفهومی: مرحله بعدی یادگیری کلمات اساسی مرتبط با مفاهیم انتزاعیه. کلماتی مثل یاد گرفتن، عشق، دوست داشتن، فکر کردن و … این کلمات به یک مفهوم غیر قابل لمس اشاره میکنن پس ممکنه بین زبان ها این مفاهیم تا حدی متفاوت باشه. (مثلا مفهوم واژه غیرت در زبان فارسی، در انگلیسی معادل دقیقی نداره.)
- عبارت های ساده: بعد از یادگیری کلمات کار رو با یاد گرفتن عبارت های ساده و پر کاربرد ادامه بدید. یک عبارت، از مجموعه ای از واژه ها تشکیل شده که یک مفهوم و معنای یکپارچه داره. مثلا در فارسی “خیلی ممنون” یک عبارته.
زمانیکه تا این مرحله برسید، چیزی حدود یک چهارم از سطح A1 رو یاد گرفتید. که احتمالا چیزی حدود 1/30 محتوای یک زبان تا سطح متوسط به شمار میره. اما جای نگرانی نیست. چون با گذشت زمان سرعت یادگیری بیشتر میشه و در طول زمان مقدار به مراتب بیشتری از اطلاعات جذب میشه.
واقعا عالی بود من میخام زبان مادریمو به کسی دیگه انتقال بدم و نمیدوستم دیقا از چی باید شروع کنم